فریاد می زنند الآن دنیا دنیای ارتباط است!...

بگذارید بگویم دین ما هم دین ارتباطات ورابطه است.

با این تفاوت که قرار نیست جوانان را فریب داده و آنها را به اهداف مورد نظر خود هدایت کنیم.

و البته قانونی برای ارتباطات وضع کرده که به نفع جامعه و بشریت و به تبع تک تک افراد است.

دین ما با ارتباط مخالف نیست.اگرجاهایی برخی ارتباطات را منع کرده یقینا مصلحتی دارد که بعدا اشاره خواهیم کرد.

قرآن کتاب زندگانی نکاتی را درباره ی رابطه زن و مرد در قالب داستان برای ما بیان می کند که امیدوارم آموزنده باشد.

                                           

وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعَاء وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ ﴿۲۳﴾ فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ ﴿۲۴﴾ فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ ﴿۲۵﴾ قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ﴿۲۶﴾ قَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أُنکِحَکَ إِحْدَى ابْنَتَیَّ هَاتَیْنِ عَلَى أَن تَأْجُرَنِی ثَمَانِیَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْرًا فَمِنْ عِندِکَ وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۲۷﴾ قَالَ ذَلِکَ بَیْنِی وَبَیْنَکَ أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ فَلَا عُدْوَانَ عَلَیَّ وَاللَّهُ عَلَى مَا نَقُولُ وَکِیلٌ ﴿۲۸﴾

 دختران جوان حضرت شعیب (ع) در گوشه ای به انتظار فرصتی مناسب برای سیراب کردن گوسفندانشان ایستاده اند!

 حضرت موسی (ع) که برای رفع تشنگی به سمت چاه رفته بود جلو می رود.

سئوال می کند جواب می شنود: به علت حضور مردان در کنار چاه (آبشخور گوسفندان) سیراب کردن گوسفندان را به تأخیر انداخته ایم. پدر ما هم پیر است و برای کار کردن ناتوان. لذا ما به این کار همت گمارده ایم.

حضرت موسی(ع) که در نیکوکاری و طرفداری از مظلومان پیشرو بود به دختران حضرت شعیب (ع) یاری می رساند تا دام های خود را سیراب کنند. [کار بدون چشم داشت، فقط برای رضای خدا+ حفظ عفت و پارسایی در ارتباط با افراد غیر همجنس، بدون انگیزه های غریزی.]

دختران حضرت شعیب (ع) از حضرت موسی(ع) خواستند تا برای کار با پدرشان ملاقات کند.

 شعیب پیامبر(ع)، وقتی موسی را جوانی برومند، حق شناس، خویشتندار و صالح یافت پیشنهاد: کار در مزرعه، ازدواج با یکی از دخترانش، سکونت در محل کار را داد، بدین ترتیب اشتغال، ازدواج، مسکن، [سه لازمه مهم زندگی جوانان] برای  حضرت موسی(ع) در فرآیند ارتباطی و حفظ عفت و کرامت و تقوا حاصل شد.

-----------------------------

منابع:

قرآن کریم سوره قصص آیات 23تا28

پایگاه تبیان سایت حجة الاسلام انصاری