گاهی با خدایم صحبت می کنم!

با او معامله می کنم!

معامله هایی پر سود!

به خدا میر گویم خدا من این گناه را به خاطر تو ترک می کنم! به شرط اینکه

اولا کمکم کنی.

ثانیا بیشتر دوستم داشته باشی

ثالثا از گناهانم بگذری

و در ضمن فلان خواسته ام رو هم بدی!

 

آخه من سختمه گناه رو ترک کنم خدا که سختش نیس که ببخشه!

 

همین موقع به نظرم میاد که ارزش ترک گناه گاهی اینقدر بالاست که حیفه  خدا تو دنیا بهم بده اون وقت من تو دنیا هدرش بدم!

به خدا میگم اگه مصلحت می دونی بده اگه هم به مصلحتم نیست  واسم نگهش دار اون دنیا بهم بده!